معنی دفاع
defence (dəˈfens)
این اصطلاح در برگیرنده هر عمل ارگانیسم برای محافظت از خویش است.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
صفات یا رفتارهایی که باعث می شود فرد نتواند توسط شخص دیگری آسیب ببیند. در حیوانات، خصوصیات جسمی دفاعی شامل: قسمت های سخت بدن (به عنوان مثال پوسته لاک پشت) و مواد سمی یا مضر (به عنوان مثال بوی بد پوست مارهای سمی و عنکبوتها)؛ رفتار دفاعی شامل سیگنال های تسلیم، پرخاشگری دفاعی، سکوت و پرواز است.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
- عمل محافظت از کسی/ چیزی در برابر حمله، انتقاد و غیره
- چیزی که از حمله دشمن، آب و هوای بد، بیماری و غیره محافظت می کند.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
- محافظت یا پشتیبانی در برابر حملات، انتقادات یا عفونت ها
- یک استدلال یا بیانیه که ثابت کند شما مقصر هیچ چیزی نیستید.
فرهنگ دهخدا
دفاع [دِ] (ع مص) دور کردن از کسی. (از منتهی الارب). دور کردن. (دهار). دفع کردن از کسی. (تاج المصادر بیهقی ) (از ترجمان القرآن جرجانی) (از اقرب الموارد). || همدیگر را راندن. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء.)
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
- این اصطلاح در برگیرنده هر عمل ارگانیسم برای محافظت از خویش است.
- در طب، واکنش مقاومتی در مقابل یک بیماری یا الگوی آموخته شده رفتاری که شخص را از صدمه یا بیماری احتمالی محافظت می کند.
- در روانشناسی و روانپزشکی بالینی، هر یک از واکنش هایی که شخص بطور ناخودآگاه آموخته و برای محافظت ساختمان روانی خود (یعنی ایگو) از اضطراب، تعارض، شرمساری و نظایر آن ها بکار می برد.
واژه های مترادف در فارسی
سپر، محافظت، مراقبت
واژه های مترادف لاتین
cover, guard, protection, safeguard, screen, security, shield, wall, ward
واژه های متضاد در فارسی
حمله
واژه های متضاد لاتین
assault, attack, offense (or offence), offensive