![کرونا و پدیده های اجتماعی](https://esanj.ir/mag/images/post/1601273909159835218301_1.jpg)
معنی تضاد
contrast (ˈkɑːntræst)
تفاوت بین دو یا چند نفر یا چیزهایی که هنگام مقایسه یا گردآوری به وضوح می توانید ببینید.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
حالتی که در آن اختلاف بین یک ادراک، یک موضوع، یک واقعه یا یک ایده با دیگریبا مقایسه کیفیت آنها مورد تأکید قرار می گیرد. این می تواند زمانی اتفاق بیفتد که محرک ها در کنار یکدیگر قرار بگیرند (تضاد همزمان) یا هنگامی که یک محرک بلافاصله دیگری را دنبال کند (تضاد متوالی).
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
تفاوت بین دو یا چند نفر یا چیزهایی که هنگام مقایسه یا گردآوری به وضوح می توانید ببینید. دو یا چند مورد را با هم مقایسه کنید تا تفاوت بین آنها نشان داده شود.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
تفاوت آشکاری بین دو یا چند چیز
فرهنگ دهخدا
تضاد. [ت َ دد] (ع مص) با یکدیگر دشمنی کردن. (زوزنی). با یکدیگر مخالفت کردن. (از اقرب الموارد). با همدیگر ضد بودن و با همدیگر دشمنی کردن. (غیاث اللغات) (آنندراج). مخالف یکدیگر بودن و با هم خصومت کردن. (ناظم الاطباء). || ناهمتایی کردن. (زوزنی). ناهمتا شدن و بی همتایی کردن. (دهار). || (اِمص) در فارسی امروزی، تناقض و تخالف و عدم توافق و ضدیت و ناسازگاری .
واژه های مترادف در فارسی
اختلاف، تقابل، تناقض، ضدیت، مخالفت، مغایرت، ناسازگاری
واژه های مترادف لاتین
ambiguities, antithesis, clash, conflict, inconsistency, opposition, polarity, polarization, repugnance, variance