معنی مکمل بودن
complementarity (ˌkämpləmenˈterədē)
تامین متقابل نیازهای یک دیگر؛ بیشتر در ارتباط با نوع روابط در خانواده، یا بین زن و شوهر مورد استفاده قرار می گیرد.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
-کیفیت رابطه بین دو نفر، اشیا، یا موقعیت ها به گونه ای که ویژگی ها، ویژگی دیگر افراد را تکمیل یا تقویت کند.
-در هر رابطه دوگانه ای، وجود خصوصیات مختلف در هر فرد به فرد دیگر سرایت کرده و یک احساس کامل بودن و تعادل برای هر دو نفر ایجاد می کند. مکمل عامل مهمی در ایجاد روابط و رابطه درمانی در روان درمانی است زیرا باعث کاهش اضطراب، حفظ خودپنداره و تقویت الگوی تعامل می شود.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
دو نفر که متفاوت هستند اما در کنار هم ترکیبی مفید یا جذاب از مهارت ها، کیفیت ها یا ویژگی های جسمی هستند.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
متفاوت اما مفید و جذاب وقتی با هم ترکیب می شوند و مکمل یک دیگر می شوند.
فرهنگ دهخدا
مکمل. [ م ُ ک َم ْ م ِ ] (ع ص ) تمام و کامل گرداننده. (غیاث )(آنندراج ). تمام کننده. مُتِم . کامل کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): مجرد نسب علت بزرگی و پادشاهی نیست و الا حسب ذاتی وجوداً و عدماً مکمل ومنقص آن نتواند بود. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 162).
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
-حالت هماهنگی با تعادل بین نیازهای هیجانی اعضا متعامل یک گروه، یا میزان چنین تعادلی.
-تامین متقابل نیازهای یک دیگر؛ بیشتر در ارتباط با نوع روابط در خانواده، یا بین زن و شوهر مورد استفاده قرار می گیرد.