معنی شانس
chance (tʃæns)
احتمال وقوع چیزی
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-احتمال وقوع چیزی
-یک احتمال ناخوشایند یا خطرناک
-راهی که بعضی از چیزها بدون هیچ دلیلی اتفاق می افتد که شما می توانید ببینید یا درک کنید.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-سطح احتمال وقوع چیزی
-نیرویی که باعث وقوع اتفاقات می شود بدون هیچ دلیل مشخصی برای انجام این کار
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
عدم قطعیت، این عقیده است که برخی وقایع به طور قطعی ایجاد نمی شوند. این مخالف جبر است و مربوط به شانس است. این مسئله بسیار به مسئله فلسفی اراده آزاد، به ویژه در قالب آزادی گرایی متافیزیکی مربوط است. در علم، به ویژه تئوری کوانتوم در فیزیک، عدم قطعیت این اعتقاد است که هیچ رویدادی قطعی نیست و نتیجه کلی هر چیز احتمالی است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
اتفاقی، مجال، شانس. این واژه دو معنی مجزا دارد:
1-رویداد هایی که در سیستمی معین تحت تاثیر عواملی که خارج از این سیستم قرار دارند، به وقوع می پیوندد. بنابراین، در هر تجربه رواشناختی، برخی از داده ها ناشی از دستکاری متغیر های مستقل و برخی اتفاقی خواهد بود.
2-رویدادهایی که به طور اتفاقی حادث می گردند و با نظریه احتمالات قابل توجیه است.
واژه های مترادف در فارسی
احتمال، اتفاقی
واژه های مترادف لاتین
odds, percentage, probability