
معنی اختلال وابسته
attachment disorder (əˈtaCHmənt ˌdisˈôrdər)
یک اختلال نوزادی و اوایل کودکی است که با الگوهای آشفته و نامناسب رشد اجتماعی از روابط اجتماعی مشخص می شود که به دلیل ناتوانی ذهنی یا اختلال فراگیر رشد نیست.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
در DSM –IV –TR، یک اختلال نوزادی و اوایل کودکی است که با الگوهای آشفته و نامناسب رشد اجتماعی از روابط اجتماعی مشخص می شود که به دلیل ناتوانی ذهنی یا اختلال فراگیر رشد نیست. این امر یا با عدم موفقیت مداوم در آغاز یا پاسخگویی مناسب در تعاملات اجتماعی (نوع مهار شده) و یا با جامعه پذیری بی رویه و بدون پیوست های انتخابی مناسب (نوع ممنوع) مشهود است. همچنین باید شواهدی از مراقبت ناکافی (به عنوان مثال، غفلت از نیازهای اساسی جسمی یا عاطفی کودک، تغییرات مکرر مراقب اولیه) وجود داشته باشد، که مسئول این اختلال فرض می شود. در DSM-5، این اصطلاح فقط به نوع مهار شده اشاره دارد. نوع ممنوع در حال حاضر اختلال تعامل اجتماعی ممنوع نامیده می شود. اختلال دلبستگی نیز نامیده می شود.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
مشکلات مربوط به رفتار و روابط ناشی از عدم وابستگی خوب فرد (= احساس شدید عشق یا ارتباط) با والدین یا سایر افرادی که از آنها به عنوان یک کودک کوچک مراقبت می کردند.
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
اختلال دلبستگی اصطلاحی گسترده است که برای توصیف اختلالات خلقی، رفتاری و روابط اجتماعی ناشی از در دسترس نبودن مراقبت اجتماعی و توجه از مراقبت های اولیه است که در اوایل کودکی ارائه می شود. چنین ناکامی در نتیجه تجربیات اولیه غیر معمول مانند غفلت، سو استفاده، جدایی ناگهانی از مراقبین بین سه ماه و سه سال، تغییر مکرر یا تعداد بیش از حد مراقبان، یا عدم پاسخگویی مراقب به تلاش های ارتباطی کودک و در نتیجه عدم وجود اصول اولیه اعتماد کردن؛ سبک دلبستگی فرد قبل از سه سالگی به طور دائمی برقرار می شود. سابقه روابط اجتماعی مشکل دار که بعد از حدود سه سالگی اتفاق می افتد ممکن است برای کودک ناراحت کننده باشد، اما منجر به اختلال دلبستگی نمی شود.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
عدم رشد مربوط به بی توجهی عاطفی مراقبین، جدایی از جامعه، موسسه زدگی که بصورت سستی و بیحالی و عدم حساسیت نسبت به برخورهای عاطفی دیگران تظاهر می کند.