معنی فراموشی
amnesia (amˈnēZHə)
از دست دادن کامل یا جزئی از حافظه به طور موقت یا دائمی.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
از دست دادن کامل یا جزئی از حافظه به طور موقت یا دائمی. ممکن است به دلیل عوامل فیزیولوژیکی مانند آسیب یا بیماری، استفاده از مواد- دارو یا عوامل روانی مانند یک تجربه آسیب زا باشد.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
یک بیماری پزشکی که در آن کسی حافظه خود را تا حدی یا کاملاً از دست می دهد.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-یک بیماری پزشکی که باعث می شود نتوانید چیزهایی را به خاطر بسپارید.
-از دست دادن توانایی به خاطر سپردن
فرهنگ دهخدا
فراموشی. [ ف َ ] (حامص) ازیادرفتگی. حالت فراموشکار. مقابل یاد و ذکر. نسیان.
ویکی پدیا انگلیسی (wikipedia)
فراموشی زوال حافظه است که در اثر آسیب مغزی یا بیماری ایجاد می شود، اما استفاده از داروهای آرامبخش مختلف و داروهای خواب آور نیز می تواند ایجاد کننده ی آن باشد. مطالعات موردی نشان می دهد که فراموشی به طور معمول با آسیب به لوب گیجگاهی داخلی همراه است. علاوه بر این، مناطق خاصی از هیپوکامپ (منطقه CA1) با حافظه درگیر هستند. تحقیقات همچنین نشان داده است که وقتی مناطقی از دیسانفالون مغز آسیب ببیند، فراموشی رخ می دهد. مطالعات اخیر همبستگی بین کمبود پروتئین و از دست دادن حافظه را نشان داده است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
به طور کلی، هرگونه فقدان نسبی یا کامل حافظه.
واژه های مترادف در فارسی
ذهول، غفلت، از یاد رفته، ناتوانی
واژه های مترادف لاتین
Oblivion, forgetfulness, ignorance, incognizance, innocence, insensibility, nescience, unawareness, unconsciousness, unfamiliarity absentmindedness, absorption, abstraction, inattention, inattentiveness, preoccupation
واژه های متضاد در فارسی
یادآوری، هشیاری، به یاد آوردن، آگاهی
واژه های متضاد لاتین
memory, recall, recollection, remembrance, alertness, awareness, cognizance, consciousness