معنی دست یافتنی
accessible (əkˈsesəbl)
چیزی که قابل دسترسی یا دستیابی آسان است.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
-پذیرا یا حساس به تعامل شخصی و سایر محرک های بیرونی. به عنوان مثال، اعتقاد بر این است که درمانجو در روان درمانی در صورتی قابل دسترسی است که به درمانگر پاسخ دهد به گونه ای که رشد روابط را تسهیل می کند و در نهایت بررسی مشکلات شناختی، عاطفی و رفتاری را تشویق می کند.
-چیزی که از طریق حافظه یا سایر فرآیندهای شناختی، مانند دسترسی به نگرش ها، قابل بازیابی است.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
-قابل دستیابی، درک، استفاده، مشاهده و غیره است.
-آسان برای صحبت کردن و شناختن
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
چیزی که قابل دسترسی یا دستیابی آسان است.
فرهنگ جامع روانپزشکی(CDP)
-بطور کلی قابل وصول.
-در مطالعات حافظه، قابل فراخوانی، قابل بخاطر آوردن دوباره
-در روانشناسی اجتماعی آماده برای تعامل، غیر منزوی