معنی غایب
absence (ˈæbsəns)
زمانی که کسی در محل کار یا در مکانی که انتظار می رود نباشد.
انجمن روانشناسی آمریکا(APA)
از دست دادن هوشیاری مختصر یا دوره کم توجهی ذهنی، به ویژه هنگامی که با تشنج همراه باشد (تشنج در غیاب را ببینید)، و هیچ خاطره ای برای آن رویداد بعد از آن ندارید.
فرهنگ لغت آکسفورد(ODE)
واقعیت این است که یک فرد از جایی برداشته می شود که به طور معمول انتظار می رود. موقعیت یا دوره ای که شخصی غایب است.
فرهنگ لغت کمبریج(CALD)
-واقعیت نبودن در جایی که معمولاً انتظار می رود باشید.
-زمانی که کسی در محل کار یا در مکانی که انتظار می رود نباشد.
فرهنگ دهخدا
غایب. [ی ِ] (ع ص) نعت فاعلی از غیب و غیبت و غیبوبت و غیاب. لغتی در غائب. (منتهی الارب). ناپدید. ناپیدا. نهان. پنهان، مقابل حاضر
واژه های مترادف در فارسی
پنهان، مخفی، ناپیدا، نامرعی
واژه های مترادف لاتین
absentee, absent, away, defaulter
متضاد های فارسی
حاضر، شاهد