تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

کارل راجرز

کارل راجرز یک روانشناس مشهور است که علت این شهرت را می توان به موارد زیر دانست:

درمان فرد محور

توجه مثبت نامشروط

توسعه خود

خود واقعی سازی

شخص کاملا عملکردی

 

 

کارل راجرز

carl rogers

نظریه های مهم کارل راجرز

  • کارل راجرز نظریه های مهمی در حوزه روانشناسی و انسان گفته است.
  • در نظریه خود واقعی سازه او به شکوفایی توانایی های انسان اشاره کرده است.
  • در نظریه توجه مثبت نامشروط به رابطه بین درمانگر و درمانجو پرداخته است.
  • در نظریه تجانس و شخص کاملا عملکردی به اهمیت خود فرد تاکید دارد.
  • در نظریه درمان فردم محور تاکید بر ضرورت نقش درمانگر دارد.

در این بخش به نظریه های مهم مطرح شده توسط کارل راجرز خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

خود واقعی سازی

راجرز اعتقاد داشت که هرکسی یک نیاز ذاتی برای رشد و دستیابی به توانایی های بالقوه خود دارد. به اعتقاد او، این نیاز به رشد یکی از انگیزه های اصلی این رفتار بود.

توجه مثبت بدون قید و شرط

به گفته راجرز، برای دستیابی به روان درمانی موفق، ضروری است كه درمانگر نگرش مثبت و بدون قید و شرط به درمانجو بدهد. این بدان معناست که درمانگر، مراجع را برای آنچه که هست می پذیرد و به او اجازه می دهد احساسات مثبت و منفی را بدون قضاوت و گناه ابراز کند.

توسعه خود

راجرز بر این باور بود که ایجاد یک تصویر سالم از خود یک روند مداوم است که با توجه به تجربیات زندگی فرد شکل می گیرد. افرادی که دارای عزت نفس پایدار هستند، اعتماد به نفس بالاتری دارند و بهتر می توانند از پس چالش های زندگی برآیند. راجرز اظهار داشت که تصویر از خود در کودکی شروع به رشد می کند و به شدت تحت تأثیر فرزندپروری قرار می گیرد. والدینی که به فرزندان خود عشق و توجه بی قید و شرط ارائه می دهند، به احتمال زیاد تصویر سالم از خود را ارتقا می بخشند. کودکانی که احساس می کنند باید "لیاقت" محبت والدین خود را داشته باشند ممکن است از عزت نفس پایین و احساس عدم لیاقت برخوردار باشند.

تجانس

راجرز همچنین پیشنهاد می کند که مردم تمایل دارند که ایده ای از "خود ایده آل" خود داشته باشند. مسئله این است که تصویر ما از آنچه که فکر می کنیم همیشه با تصور ما از آنچه امروز هستیم مطابقت ندارد. وقتی تصویر از خودمان با خود ایده آل ما همسو نباشد، در یک حالت ناسازگاری قرار داریم. راجرز بر این باور بود که با دریافت توجه مثبت بی قید و شرط و پیگیری تحقق بخشیدن به خود، مردم می توانند به رسیدن به شرایط همخوانی نزدیک شوند.

شخص کاملاً عملکردی

راجرز پیشنهاد کرد که افرادی که دائماً در تلاشند تا با روند فعلی خود مطابقت داشته باشند، می توانند به آنچه کاملاً کارآمد می نامند تبدیل شوند. یک فرد کاملاً عملکردی فردی است که کاملاً منطبق و در لحظه زندگی می کند. مانند بسیاری از جنبه های دیگر نظریه وی، توجه مثبت بدون قید و شرط نقشی اساسی در توسعه عملکرد کامل آن دارد. کسانی که از عشق و حمایت غیرقضاوتی برخوردارند می توانند عزت نفس و اعتماد به نفس لازم را برای داشتن بهترین فرد ممکن و دستیابی به توانایی های کامل خود پرورش دهند.

طبق گفته راجرز، یک شخص کاملاً عملکردی دارای برخی از ویژگی های زیر است:
یک تصویر منعطف از خود
گشودگی به تجربه
توانایی زندگی هماهنگ با دیگران
عزت نفس بدون قید و شرط

درمان فرد محور

راجرز در اصل نظریه خود را به عنوان اساس یک سیستم درمانی توسعه داد. در ابتدا وی این درمان را "درمان غیر هدایتی" را نامید، اما بعداً اصطلاح "غیر هدایتی" را با "فرد مداری" جایگزین کرد و سپس اصطلاح "شخص یا فرد محور" را به کار برد. راجرز حتی قبل از انتشار درمان فرد مداری در سال 1951 معتقد بود که اصولی را که توصیف می کند می تواند در موقعیت های مختلف و نه فقط در زمینه درمان استفاده کند. در نتیجه، بعداً در زندگی شروع به استفاده از اصطلاح رویکرد شخص محور برای توصیف نظریه کلی خود کرد. درمان فرد محور استفاده از رویکرد فرد محور در وضعیت درمانی است. سایر کاربردها شامل تئوری شخصیت، روابط بین فردی، آموزش، پرستاری، روابط بین فرهنگی و سایر مشاغل و موقعیت های "کمک کننده" است.

در سال 1946، راجرز با همکاری "ال. والن" (خالق مدل رفتاری معروف به "شکاف بین فردی") "مشاوره با نیروهای مسترد" نوشت تا کاربرد رویکرد شخص محور در مشاوره پرسنل بازگشت نظامی را مستند کند. اولین شواهد تجربی از تأثیر روش فرد مداری در سال 1941 در دانشگاه ایالتی اوهایو توسط الیاس پورتر، با استفاده از سوابق جلسات درمانی بین کارل راجرز و مراجعانش، منتشر شد.  پورتر از رونوشت های راجرز برای طراحی سیستمی برای اندازه گیری درجه ضعف یا عدم هدایت مورد استفاده یک مشاور استفاده کرد. نشان داده شده است که نگرش و جهت گیری مشاور نقش اساسی در تصمیم گیری مراجع دارد.

کارل راجرز با تأکید بر توانایی های انسانی، تأثیر بسزایی در روانشناسی و آموزش داشت. به علاوه، بسیاری وی را یکی از تأثیرگذارترین روانشناسان قرن بیستم می دانند. بیشتر درمانگران راجرز را بیشتر از هر روانشناس دیگری به عنوان تأثیر اصلی خود ذکر می کنند. همانطور که دخترش ناتالی راجرز، او را توصیف کرد: او "الگویی برای دلسوزی و آرمانه ای دموکراتیک در زندگی خود و کار خود به عنوان یک مربی، نویسنده و درمانگر" بود.

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید