ماری اینسورث یک روانشناس مشهور است که از جمله فعالیت های او در زمینه روانشناسی به شرح زیر است:
ارائه مفهوم موقعیت نا آشنا (SSC)
توسعه مفهوم دلبستگی
در این بخش به نظریه موقعیت نا آشنا (SSC) ماری اینسورث خواهیم پرداخت. این نظریه ارزش زیادی برای روانشناسان رشد دارد. این نظریه راجع به احساس کودک به مراقبش صحبت می کند. در ادامه با ما همراه باشید تا به طور کامل این نظریه را مرور کنیم.
در سال 1965، اینسورث برای ارزیابی تفاوت های فردی در رفتار دلبستگی با برانگیختن پاسخ فرد به استرس، روش موقعیت نا آشنا (SSC) را ایجاد کرد. این آزمایش در یک اتاق کوچک با یک پنجره ی شیشه ای انجام شد تا رفتار نوزاد به صورت مخفیانه مورد مشاهده قرار گیرد. نوزادان در سنین بین ۱۲ تا ۱۸ ماهگی بودند. نمونه متشکل از ۱۰۰ خانواده آمریکایی از طبقه متوسط بود. این روش به هشت قسمت تقسیم شده است که در ذیل به آنها می پردازیم.
نوزاد و مراقب (معمولا مادر) و آزمایشگر با تعداد زیادی اسباب بازی وارد یک محیط آزمایشگاهی دلپذیر می شوند. (معمولا کمتر از یک دقیقه است).
مراقب و کودک تنها می شوند.
بعد از یک دقیقه فردی که برای کودک ناشناخته است، وارد اتاق می شود و آرام آرام سعی می کند با کودک آشنا شود.
مراقب، کودک را به مدت سه دقیقه با غریبه رها می کند.
سپس مراقب برمی گردد و غریبه اتاق را ترک می کند.
مراقب برای بار دوم می رود و کودک را به مدت سه دقیقه تنها می گذارد.
پس از گذر زمان غریبه وارد می شود و سعی می کند کودک را آرام کند.
سرانجام مراقب برمی گردد و غریبه اتاق را ترک می کند و به مراقب دستور داده می شود تا کودک را تحویل بگیرد.
از آنجا که این مراحل به تدریج استرس کودک را افزایش می دهند، ناظر می تواند حرکات کودک را بین سیستم های رفتاری مشاهده کند: تأثیر متقابل رفتارهای اکتشافی و دلبستگی در حضور و غیاب والدین. بر اساس رفتار آنها، 26 کودک در مطالعه اصلی اینسورث در بالتیمور در یکی از سه طبقه بندی قرار گرفتند. هر یک از این گروه ها نوع متفاوتی از رابطه دلسبتگی بین مراقبان را منعکس می کردند و شامل شکل های مختلف ارتباطی، تنظیم هیجان و روش های پاسخگویی به تهدیدهای درک شده بودند.
با وجود یافته های فراوان از تجربه او در مورد موقعیت های نا آشنا (SSC)، انتقادهایی نیز وجود داشت. گفته می شود که او بیش از حد به مادر اهمیت داده و سبک دلبستگی عمومی را اندازه گیری نکرده است. گفته می شود کارهای اینسورث مغرضانه است زیرا این مطالعه فقط در خانواده های طبقه متوسط آمریکایی انجام شده است. منتقدان همچنین معتقد بودند که این آزمایش مصنوعی است و هیچ اعتبار اکولوژیکی ندارد.