تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

تست تشخیص اوتیسم منتشر شد

اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر در DSM-5

در این قسمت به توضیح اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر صحبت خواهیم کرد. این اختلال یک اختلال روانی است که روی خلق و تفکر فرد تاثیر دارد.

در این مقاله قصد داریم تا بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ویراست پنجم DSM-5 به آشنایی شما با این اختلال بپردازیم. با ما همراه شوید.

اختلال دوقطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر

مقدمه

اختلال دوقطبی یکی از اختلالات روانشناسی است که افراد زیادی درگیر آن هستند. در این اختلال خلق فرد به دو فاز تقسیم بندی می شود: فاز شیدایی، فاز افسردگی. در فاز شیدایی فرد بسیار خوشحال است و به صورت نامعقول پر انرژی است و در فاز دوم نیز برعکس. گاهی این اختلال می تواند در اثر دارو، بیماری دیگر یا دلایل بسیار دیگر وجود آید. که در این متن راجع به دوقطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر صحبت کرده ایم.

این طبقه در مورد جلوه هایی به کار برده می شود که در آنها، نشانه های مخصوص دو قطبی و اختلال مرتبط که ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی در عملکرد اجتماعی، شغلی یا زمینه های مهم دیگر عملکرد ایجاد می کنند، غالب هستند، ولی ملاک های کامل را برای هیچ یک از اختلالات در طبقه تشخیصی دو قطبی و اختلالات مرتبط، برآورده نمی کنند. طبقه دو قطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر در موقعیت هایی به کار برده می شود که در آنها متخصص بالینی تصمیم بگیرد دلیل خاص را برای اینکه جلوه، ملاک های دوقطبی یا اختلال مرتبط مشخص را برآورده نمی کند، انتقال دهد. این با ثبت کردن «دو قطبی و اختلال مرتبط مشخص دیگر» و به دنبال آن با ذکر دلیل خاص انجام می شود «ادواری خویی کوتاه مدت»).

نمونه هایی از جلوه هایی که می توانند با استفاده از عنوان «مشخص دیگر» تصریح شوند شامل موارد زیر هستند:

دوره های هیپومانیک کوتاه مدت (۲ تا ۳ روز) و دوره های افسردگی اساسی

سابقه طول عمر یا چند دوره افسردگی در افرادی که جلوه آنها هرگز ملاک های کامل را برای دورۂ مانیک یا هیپومانیک برآورده نکرده است، ولی به دو یا تعداد بیشتری دوره هیپومانیک کوتاه مدت دچار شده اند که ملاک های نشانه ای کامل را برای دوره های هیپومانیک برآورده می کنند، ولی فقط ۲ تا ۳ روز ادامه می یابند. دوره های نشانه های هیپومانیک از لحاظ زمانی با دوره های افسردگی همپوشی ندارند، بنابراین، این اختلال ملاک های کامل را برای دوره افسردگی اساسی، همراه با ویژگی های مختلط، برآورده نمی کند.

دوره های هیپومانیک با نشانه های ناکافی و دوره های افسردگی اساسی

سابقه طول عمر یک تا تعداد بیشتری دوره های افسردگی اساسی در افرادی که جلوه آنها هرگز ملاک های کامل را برای دوره مانیک یا هیپومانیک برآورده نکرده است، اما به یک یا چند دوره هیپومانیک دچار شده اند که ملاک های نشانه ای کامل را برآورده نمی کنند (یعنی، حداقل ۴ روز پیاپی خلق بالا و یک یا دو نشانه دیگر دوره هیپو مانیک، یا خلق تحریک پذیر و دو یا سه نشانه دیگر دوره هیپومانیک). دوره های نشانه های هیپومانیک از نظر زمانی با دوره های افسردگی اساسی همپوش نیست، بنابراین، این اختلال ملاک های دوره افسردگی اساسی همراه با ویژگی های مختلط را برآورده نمی کند.

دوره هیپومانیک بدون دوره افسردگی اساسی قبلی

یک یا تعداد بیشتری دوره های هیپومانیک در فردی که جلوه او هرگز ملاک های کامل را برای دوره افسردگی اساسی با دورۂ مانیک براورده نکرده است. اگر این در فردی روی دهد که تشخیص اثبات شده اختلال افسردگی مداوم (افسرده خویی) دارد، در صورتی که ملاک های کامل برای دوره هیپومانیک برآورده شده باشند، هر دو تشخیص می توانند در طول دوره ها، به طور همزمان به کار برده شوند.

ادواری خویی کوتاه مدت (کمتر از ۲۴ ماه)

دوره های متعدد نشانه های هیپومانیک که ملاک های دوره هیپومانیک را برآورده نمی کنند و دوره های متعدد نشانه های افسردگی که ملاک های دوره افسردگی اساسی را برآورده نمی کنند و طی مدت کمتر از ۲۴ ماه ادامه می یابند (کمتر از 12 ماه برای کودکان یا نوجوانان) در افرادی که جلوه آنها هرگز ملاک های کامل را برای دوره افسردگی اساسی، مانیک یا هیپومانیک و ملاک های هیچ اختلال روان پریشی را برآورده نمی کند. در طول دوره این اختلال، نشانه های هیپومانیک یا افسردگی بیشتر روزها ادامه یافته اند، فرد در هر بار به مدت بیش از 2 ماه بدون نشانه ها نبوده است و نشانه ها ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی ایجاد می کنند.

 
 

 

 

جهت نمایش بیشتر اصطلاحات کلیک نمایید