تست ذهن خوانی از طریق چشم (RMET)

آزمون خواندن ذهن از چشم‌ها (RMET) یک ابزار تشخیصی استاندارد است که توسط سایمون بارون-کوهن در دانشگاه کمبریج طراحی شده و برای سنجش توانایی افراد در تشخیص حالات ذهنی و هیجانی دیگران از طریق نگاه کردن به ناحیه چشم‌های آنها استفاده می‌شود.

تعداد انجام شده

6

تعداد سوالات

39

رده سنی

18

تعداد نظرات

3

زمان

10 دقیقه

امتیاز

5/5
هزار تومان

133

هزار تومان

97

img

توضیحات

آزمون خواندن ذهن از چشم‌ها (Reading the Mind in the Eyes Test) یک ابزار تشخیصی معتبر است که در سال 1997 توسط سایمون بارون-کوهن و همکارانش در دانشگاه کمبریج طراحی شده است. این آزمون به عنوان یکی از پرکاربردترین ابزارهای سنجش توانایی درک حالات ذهنی و هیجانی دیگران شناخته می‌شود.

در این آزمون، مجموعه‌ای از 36 تصویر سیاه و سفید از ناحیه چشم‌های افراد مختلف به شرکت‌کننده نشان داده می‌شود. برای هر تصویر، چهار گزینه (کلمات توصیف‌کننده حالات عاطفی و ذهنی) ارائه می‌شود و شرکت‌کننده باید حالت ذهنی یا هیجانی فرد در تصویر را از بین این گزینه‌ها تشخیص دهد.

دستورالعمل اجرا تست ذهن خوانی

الف) مراحل اجرا

مطالعه فهرست معانی (که در انتهای این صفحه آمده است)

مشاهده تصویر نمونه (تصاویر پس از زدن دکمه شروع قابل مشاهده هستند)

پاسخدهی به 36 تصویر اصلی

ب) نکات کلیدی

عدم محدودیت زمانی

انتخاب تنها یک گزینه برای هر تصویر

امکان پرسش درباره معانی کلمات

ثبت پاسخ‌ها به صورت واضح

 

تفسیر نتایج تست ذهن خوانی در ای سنج:

این نسخه از تست با استفاده از هوش مصنوعی اختصاصی که روی بیش از هزاران داده آموزش دیده، تحلیل می‌شود. الگوریتم‌های پیشرفته این سیستم، با در نظر گرفتن متغیرهای متعدد مانند سن، جنسیت، تحصیلات و الگوی پاسخ‌دهی، یک تحلیل چندبعدی و شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهد. این تحلیل شامل بررسی دقیق نقاط قوت و ضعف در سه بستر تحصیلی، شغلی و ارتباطی است و با استفاده از پایگاه داده گسترده و به‌روز، مقایسه‌های معناداری با گروه‌های مرجع انجام می‌دهد. همچنین، سیستم هوشمند قادر به شناسایی الگوهای پنهان در پاسخ‌ها و ارائه راهکارهای توسعه‌ای متناسب با نیازهای خاص هر فرد است. این رویکرد نوآورانه، دقت و جامعیت تحلیل را به طور قابل توجهی افزایش داده و امکان دریافت بازخورد عملی و کاربردی را فراهم می‌کند.


تحلیل با هوش مصنوعی آموزش دیده 
تحلیل خطاهای الگویی 
تحلیل مقایسه‌ای با گروه‌های مرجع 
الگوریتم نمره‌گذاری چندبعدی 
خلاصه نتایج کلی 
تفسیر در بستر تحصیلی 
تفسیر در بستر شغلی 
تفسیر در بستر ارتباطی 
تحلیل نقاط قوت و ضعف 
پیشنهادات کاربردی 
محاسبه شاخص‌های اختصاصی 
 
 

 

 

کاربردهای اصلی این آزمون:

۱- تشخیص و ارزیابی بالینی:

  • شناسایی اختلالات در درک اجتماعی 
  • تشخیص اختلالات طیف اوتیسم با عملکرد بالا
  • ارزیابی نقص‌های ظریف در درک اجتماعی که ممکن است با تست‌های معمولی قابل تشخیص نباشند

۲- پژوهش‌های عصب‌شناختی:

  • مطالعه فعالیت مغز در حین پردازش حالات ذهنی از طریق تصویربرداری fMRI
  • بررسی عملکرد آمیگدالا و قشر پیش‌پیشانی در پردازش اطلاعات اجتماعی
  • مطالعه تفاوت‌های جنسیتی در توانایی‌های اجتماعی-شناختی

۳- غربالگری و پیشگیری:

  • شناسایی افراد در معرض خطر اختلالات طیف اوتیسم
  • غربالگری والدین کودکان مبتلا به اوتیسم برای بررسی "فنوتیپ گسترده‌تر"
  • شناسایی زودهنگام مشکلات در درک اجتماعی

۴- کاربردهای پژوهشی:

  • مطالعه تفاوت‌های فردی در حساسیت اجتماعی
  • بررسی ارتباط بین توانایی‌های اجتماعی و سایر جنبه‌های شناختی
  • مطالعه رشد و تحول مهارت‌های اجتماعی

۵- ارزیابی درمان:

  • سنجش اثربخشی مداخلات درمانی 
  • پیگیری پیشرفت بیماران در طول درمان
  • ارزیابی بهبود مهارت‌های اجتماعی

۶- کاربردهای آموزشی:

  • شناسایی نیازهای آموزشی خاص در افراد با مشکلات درک اجتماعی
  • طراحی برنامه‌های آموزشی متناسب با سطح توانایی افراد
  • ارزیابی پیشرفت در برنامه‌های آموزشی اجتماعی

 

 

حوزه‌های سنجش تست ذهن خوانی

الف) مهارت‌های اجتماعی

  • درک حالات هیجانی
  • حساسیت به نشانه‌های غیرکلامی
  • توانایی همدلی
  • قضاوت اجتماعی

ب) کارکردهای شناختی

  • پردازش اطلاعات چهره‌ای
  • تصمیم‌گیری اجتماعی
  • انعطاف‌پذیری شناختی
  • سرعت پردازش

ج) توانایی‌های ارتباطی

  • درک متقابل
  • هوش هیجانی
  • مهارت‌های بین فردی
  • حساسیت اجتماعی

 

واژه‌نامه اصطلاحات 

این واژه‌نامه شامل تعاریف و مثال‌هایی برای درک بهتر حالات ذهنی و عاطفی یعنی گزینه هایی  است که در تست «خواندن ذهن از طریق چشم‌ها» استفاده شده است. هر اصطلاح با یک تعریف ساده و یک مثال کاربردی همراه است تا درک آن آسان‌تر شود. از این واژه‌نامه می‌توانید در هنگام انجام تست برای درک دقیق‌تر گزینه‌ها استفاده کنید. در صورت تردید در معنای هر واژه، می‌توانید به این بخش مراجعه کنید.


متهم‌کننده (ACCUSING): سرزنش کننده - مثال: پلیس مرد را به دزدیدن کیف پول متهم می‌کرد.

محبت‌آمیز (AFFECTIONATE): نشان دادن مهربانی به کسی - مثال: بیشتر مادرها با بوسیدن و در آغوش گرفتن نوزادانشان، محبت‌آمیز هستند.

بهت‌زده (AGHAST): وحشت‌زده، متحیر، هراسان - مثال: جین وقتی فهمید خانه‌اش مورد دستبرد قرار گرفته، بهت‌زده شد.

هراسان (ALARMED): ترسیده، نگران، پر از اضطراب - مثال: کلر وقتی فکر کرد کسی تعقیبش می‌کند، هراسان شد.

سرگرم‌کننده (AMUSED): چیزی را خنده‌دار یافتن - مثال: من از جوک خنده‌داری که کسی برایم تعریف کرد، سرگرم شدم.

آزرده (ANNOYED): عصبانی، ناراضی - مثال: جک وقتی فهمید آخرین اتوبوس به خانه را از دست داده، آزرده شد.

منتظر و پیش‌بینی‌کننده (ANTICIPATING): در انتظار - مثال: در شروع مسابقه فوتبال، هواداران در انتظار یک گل سریع بودند.

مضطرب (ANXIOUS): نگران، پرتنش، ناآرام - مثال: دانشجو قبل از امتحانات نهایی احساس اضطراب می‌کرد.

عذرخواه (APOLOGETIC): احساس پشیمانی - مثال: پیشخدمت وقتی سوپ را روی مشتری ریخت، بسیار عذرخواه بود.

متکبر (ARROGANT): خودخواه، خودمهم‌بین، نظر بزرگی درباره خود داشتن - مثال: مرد متکبر فکر می‌کرد درباره سیاست از همه افراد حاضر در اتاق بیشتر می‌داند.

شرمنده (ASHAMED): غرق در شرم یا احساس گناه - مثال: پسر وقتی مادرش او را در حال دزدیدن پول از کیفش دید، احساس شرمندگی کرد.

متهم‌کننده (ACCUSING): سرزنش کننده - مثال: پلیس مرد را به دزدیدن کیف پول متهم می‌کرد.

محبت‌آمیز (AFFECTIONATE): نشان دادن مهربانی به کسی - مثال: بیشتر مادرها با بوسیدن و در آغوش گرفتن نوزادانشان، محبت‌آمیز هستند.

بهت‌زده (AGHAST): وحشت‌زده، متحیر، هراسان - مثال: جین وقتی فهمید خانه‌اش مورد دستبرد قرار گرفته، بهت‌زده شد.

هراسان (ALARMED): ترسیده، نگران، پر از اضطراب - مثال: کلر وقتی فکر کرد کسی تعقیبش می‌کند، هراسان شد.

سرگرم‌کننده (AMUSED): چیزی را خنده‌دار یافتن - مثال: من از جوک خنده‌داری که کسی برایم تعریف کرد، سرگرم شدم.

آزرده (ANNOYED): عصبانی، ناراضی - مثال: جک وقتی فهمید آخرین اتوبوس به خانه را از دست داده، آزرده شد.

منتظر و پیش‌بینی‌کننده (ANTICIPATING): در انتظار - مثال: در شروع مسابقه فوتبال، هواداران در انتظار یک گل سریع بودند.

مضطرب (ANXIOUS): نگران، پرتنش، ناآرام - مثال: دانشجو قبل از امتحانات نهایی احساس اضطراب می‌کرد.

عذرخواه (APOLOGETIC): احساس پشیمانی - مثال: پیشخدمت وقتی سوپ را روی مشتری ریخت، بسیار عذرخواه بود.

متکبر (ARROGANT): خودخواه، خودمهم‌بین، نظر بزرگی درباره خود داشتن - مثال: مرد متکبر فکر می‌کرد درباره سیاست از همه افراد حاضر در اتاق بیشتر می‌داند.

شرمنده (ASHAMED): غرق در شرم یا احساس گناه - مثال: پسر وقتی مادرش او را در حال دزدیدن پول از کیفش دید، احساس شرمندگی کرد.

مطمئن به خود (ASSERTIVE): با اعتماد به نفس، مسلط، مطمئن از خود - مثال: زن مطمئن به خود درخواست کرد که فروشگاه پولش را برگرداند.

گیج (BAFFLED): سردرگم، متحیر، مبهوت - مثال: کارآگاهان از پرونده قتل کاملاً گیج شده بودند.

سردرگم (BEWILDERED): کاملاً گیج، متحیر، منگ - مثال: کودک هنگام بازدید از شهر بزرگ برای اولین بار سردرگم شد.

محتاط (CAUTIOUS): مراقب، هوشیار - مثال: سارا همیشه هنگام صحبت با افراد ناآشنا کمی محتاط بود.

دلداری‌دهنده (COMFORTING): تسلی‌بخش، دلسوز - مثال: پرستار به سرباز زخمی دلداری می‌داد.

دلواپس (CONCERNED): نگران، مضطرب - مثال: دکتر وقتی حال بیمارش بدتر شد، دلواپس شد.

با اعتماد به نفس (CONFIDENT): خودباور، به خود اطمینان داشتن - مثال: تنیس‌باز درباره برنده شدن در مسابقه‌اش بسیار با اعتماد به نفس بود.

گیج (CONFUSED): متحیر، سردرگم - مثال: لیزی از مسیرهایی که به او داده شده بود آنقدر گیج شد که راهش را گم کرد.

متفکر (CONTEMPLATIVE): تأمل‌کننده، اندیشمند، در حال بررسی - مثال: جان در شب شصتمین سالگرد تولدش در حالت متفکرانه‌ای بود.

راضی (CONTENTED): خشنود، ارضا شده - مثال: دیوید بعد از یک پیاده‌روی خوب و یک وعده غذای خوب، بسیار راضی بود.

متقاعد شده (CONVINCED): مطمئن، کاملاً مثبت - مثال: ریچارد متقاعد شده بود که تصمیم درستی گرفته است.

کنجکاو (CURIOUS): جستجوگر، پرسشگر، فضول - مثال: لوئیز درباره بسته عجیب‌شکل کنجکاو بود.

در حال تصمیم‌گیری (DECIDING): در حال تصمیم‌گیری - مثال: مرد در حال تصمیم‌گیری بود که در انتخابات به چه کسی رأی دهد.

قاطع (DECISIVE): از قبل تصمیم گرفته - مثال: جین هنگام ورود به محل رأی‌گیری بسیار قاطع به نظر می‌رسید.

نافرمان (DEFIANT): گستاخ، جسور، اهمیت ندادن به نظر دیگران - مثال: معترض حقوق حیوانات حتی بعد از فرستاده شدن به زندان همچنان نافرمان باقی ماند.

افسرده (DEPRESSED): غمگین - مثال: جورج وقتی هیچ کارت تبریک تولدی دریافت نکرد، افسرده شد.

مشتاق (DESIRE): شور و اشتیاق، شهوت، آرزومند - مثال: کیت میل شدیدی به شکلات داشت.

مأیوس (DESPONDENT): غمگین، ناامید، بدون امید - مثال: گری وقتی شغل مورد نظرش را به دست نیاورد، مأیوس شد.

ناامید (DISAPPOINTED): ناراضی، ناخشنود - مثال: هواداران منچستر یونایتد از نبردن قهرمانی ناامید شدند.

بی‌روحیه (DISPIRITED): غمگین، افسرده، کم‌انرژی - مثال: آدام وقتی در امتحاناتش رد شد، بی‌روحیه شد.

بی‌اعتماد (DISTRUSTFUL): مشکوک، با تردید، محتاط - مثال: پیرزن نسبت به غریبه‌ای که پشت درش بود، بی‌اعتماد بود.

مسلط (DOMINANT): فرمانده، زورگو - مثال: گروهبان هنگام بازرسی سربازان جدید مسلط به نظر می‌رسید.

تردیدکننده (DOUBTFUL): مشکوک، بدگمان، باور نکردن - مثال: مری تردید داشت که پسرش حقیقت را می‌گوید.

مشکوک (DUBIOUS): با تردید، بدگمان - مثال: پیتر وقتی در یک میخانه تلویزیونی با قیمت غافلگیرکننده ارزان به او پیشنهاد شد، مشکوک بود.

مشتاق (EAGER): علاقه‌مند - مثال: در صبح کریسمس، بچه‌ها مشتاق باز کردن هدایایشان بودند.

جدی (EARNEST): دارای نیت جدی - مثال: هری درباره اعتقادات مذهبی‌اش بسیار جدی بود.

خجالت‌زده (EMBARRASSED): شرمنده - مثال: جنی بعد از فراموش کردن نام همکارش، بسیار خجالت‌زده شد.

تشویق‌کننده (ENCOURAGING): امیدوارکننده، دلگرم‌کننده، حمایت‌کننده - مثال: همه والدین در روز ورزش مدرسه فرزندانشان را تشویق می‌کردند.

سرگرم شده (ENTERTAINED): جذب شده و سرگرم یا خشنود از چیزی - مثال: من از شعبده‌باز بسیار سرگرم شده بودم.

پرشور (ENTHUSIASTIC): بسیار مشتاق، علاقه‌مند - مثال: سوزان درباره برنامه تناسب اندام جدیدش بسیار پرشور بود.

خیال‌پردازانه (FANTASIZING): رؤیاپردازی - مثال: اما در حال خیال‌پردازی درباره ستاره سینما شدن بود.

مجذوب (FASCINATED): شیفته، واقعاً علاقه‌مند - مثال: در ساحل دریا، بچه‌ها مجذوب موجودات درون حوضچه‌های صخره‌ای شده بودند.

ترسیده (FEARFUL): وحشت‌زده، نگران - مثال: در خیابان‌های تاریک، زنان احساس ترس می‌کردند.

عشوه‌گر (FLIRTATIOUS): گستاخ، شوخ‌طبع، اهل شوخی، بازیگوش - مثال: کانی وقتی در یک مهمانی به غریبه‌ای چشمک زد، متهم به عشوه‌گری شد.

دستپاچه (FLUSTERED): گیج، عصبی و آشفته - مثال: سارا وقتی متوجه شد چقدر برای جلسه دیر کرده و یک سند مهم را فراموش کرده، کمی دستپاچه شد.

دوستانه (FRIENDLY): اجتماعی، خونگرم - مثال: دختر دوستانه به توریست‌ها مسیر مرکز شهر را نش

سمج (INSISTING): مطالبه‌گر، پافشاری‌کننده، اصرارکننده - مثال: بعد از یک گردش کاری، فرنک اصرار داشت صورتحساب همه را پرداخت کند.

توهین‌کننده (INSULTING): بی‌ادب، آزاردهنده - مثال: جمعیت فوتبال بعد از اعلام پنالتی به داور توهین می‌کردند.

علاقه‌مند (INTERESTED): پرسشگر، کنجکاو - مثال: هیو بعد از دیدن پارک ژوراسیک، به دایناسورها بسیار علاقه‌مند شد.

کنجکاو شده (INTRIGUED): بسیار کنجکاو، بسیار علاقه‌مند - مثال: یک تماس تلفنی مرموز زوئی را کنجکاو کرد.

عصبانی (IRRITATED): آزرده، ناراحت - مثال: فرانسس از همه نامه‌های تبلیغاتی که دریافت می‌کرد عصبانی بود.

حسود (JEALOUS): رشک‌برنده - مثال: تونی به همه پسرهای قدبلندتر و خوش‌قیافه‌تر در کلاسش حسادت می‌کرد.

شوخی‌طبع (JOKING): بامزه بودن، بازیگوش - مثال: گری همیشه با دوستانش شوخی می‌کرد.

عصبی (NERVOUS): نگران، پرتنش، مضطرب - مثال: آلیس درست قبل از مصاحبه شغلی‌اش بسیار عصبی بود.

رنجیده (OFFENDED): توهین شده، آزرده، احساسات جریحه‌دار شده - مثال: وقتی کسی درباره وزنش جوک گفت، مارتا بسیار رنجیده شد.

وحشت‌زده (PANICKED): پریشان، احساس وحشت یا اضطراب - مثال: وقتی از خواب بیدار شدند و دیدند خانه آتش گرفته، کل خانواده وحشت‌زده شدند.

محزون (PENSIVE): فکر کردن درباره چیزی کمی نگران‌کننده - مثال: سوزی در مسیر ملاقات با والدین دوست‌پسرش برای اولین بار محزون به نظر می‌رسید.

سردرگم (PERPLEXED): گیج، متحیر، سردرگم - مثال: فرانک از ناپدید شدن کوتوله‌های باغش سردرگم شده بود.

شاد و سرزنده (PLAYFUL): پر از نشاط و سرگرمی - مثال: نیل در جشن تولدش احساس شادی و سرزندگی می‌کرد.

پرمشغله (PREOCCUPIED): غرق در افکار خود - مثال: نگرانی درباره بیماری مادرش باعث شد دبی در محل کار پرمشغله باشد.

سردرگم (PUZZLED): متحیر، گیج، سردرگم - مثال: جون بعد از یک ساعت حل جدول، هنوز از یک سرنخ سردرگم بود.

اطمینان‌بخش (REASSURING): حمایت‌کننده، تشویق‌کننده، اعتماد به نفس دادن - مثال: اندی سعی کرد هنگام گفتن به همسرش که لباس جدیدش به او می‌آید، اطمینان‌بخش به نظر برسد.

تامل‌کننده (REFLECTIVE): متفکر، اندیشمند - مثال: جورج در حال فکر کردن به آنچه در زندگی‌اش انجام داده بود، در حالتی تامل‌کننده بود.

پشیمان (REGRETFUL): متأسف - مثال: لی همیشه پشیمان بود که در جوانی هرگز سفر نکرده است.

آرام (RELAXED): راحت، آرام، بی‌خیال - مثال: پم در تعطیلات احساس شادی و آرامش می‌کرد.

آسوده‌خاطر (RELIEVED): رها شده از نگرانی یا اضطراب - مثال: ری در رستوران وقتی فهمید کیف پولش را فراموش نکرده، آسوده‌خاطر شد.

رنجیده‌خاطر (RESENTFUL): تلخ، خصمانه - مثال: مرد تاجر نسبت به همکار جوان‌ترش که بالاتر از او ترفیع گرفته بود، بسیار رنجیده‌خاطر بود.

طعنه‌آمیز (SARCASTIC): بدبین، تمسخرآمیز، تحقیرآمیز - مثال: کمدین وقتی کسی با تأخیر وارد تئاتر شد، اظهارنظری طعنه‌آمیز کرد.

راضی (SATISFIED): خشنود، ارضا شده - مثال: استیو بعد از اینکه آپارتمان جدیدش را دقیقاً همانطور که می‌خواست درست کرد، بسیار راضی بود.

دیرباور (SCEPTICAL): شکاک، مشکوک، بی‌اعتماد - مثال: پاتریک وقتی کسی طالع‌بینی‌اش را برایش می‌خواند، دیرباور به نظر می‌رسید.

جدی (SERIOUS): رسمی، سنگین - مثال: مدیر بانک وقتی درخواست اضافه برداشت نایجل را رد کرد، بسیار جدی به نظر می‌رسید.

سختگیر (STERN): جدی، سخت، محکم - مثال: معلم هنگام سرزنش کلاس بسیار سختگیر به نظر می‌رسید.

بدگمان (SUSPICIOUS): بی‌باور، مشکوک، با تردید - مثال: بعد از اینکه سم برای دومین بار کیف پولش را در محل کار گم کرد، نسبت به یکی از همکارانش بدگمان شد.

همدل (SYMPATHETIC): مهربان، دلسوز - مثال: پرستار هنگام گفتن خبر بد به بیمار همدل به نظر می‌رسید.

مردد (TENTATIVE): دودل، نامطمئن، محتاط - مثال: اندرو وقتی وارد اتاقی پر از غریبه‌ها شد، کمی مردد به نظر می‌رسید.

وحشت‌زده (TERRIFIED): هراسان، ترسیده - مثال: پسر وقتی فکر کرد روح دیده، وحشت‌زده شد.

در فکر فرو رفته (THOUGHTFUL): در حال فکر کردن به چیزی - مثال: فیل در حالی که منتظر دوست‌دخترش بود که می‌خواست با او به هم بزند، در فکر فرو رفته به نظر می‌رسید.

تهدیدکننده (THREATENING): تهدیدآمیز، ارعاب‌کننده - مثال: مرد درشت‌هیکل مست به شکلی بسیار تهدیدکننده رفتار می‌کرد.

معذب (UNEASY): ناراحت، نگران، مضطرب - مثال: کارن از پذیرفتن پیشنهاد سواری از مردی که همان روز ملاقات کرده بود، کمی احساس معذب بودن می‌کرد.

آشفته (UPSET): مضطرب، نگران، ناآرام - مثال: مرد وقتی مادرش فوت کرد، بسیار آشفته شد.

نگران (WORRIED): مضطرب، پریشان، ناراحت - مثال: وقتی گربه‌اش گم شد، دختر بسیار نگران بود.





نظرات کاربران

5/5
18 ساعت پیش

ممنون از تیم ای سنج واقعا تست جالبی بود

5/5
18 ساعت پیش

جالبه تست خوبی بود ممنو از تیم ای سنج

5/4
18 ساعت پیش

چقدر جذاب بود این تست عااالی

سوالات متداول

این آزمون چه چیزی را می‌سنجد؟

این آزمون یک ابزار پیشرفته برای سنجش توانایی «ذهن‌خوانی» یا درک حالات ذهنی و عاطفی دیگران است. در این آزمون، با نشان دادن 36 تصویر از ناحیه چشم افراد مختلف، توانایی فرد در تشخیص و درک حالات هیجانی و شناختی پیچیده مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. این آزمون به طور خاص برای سنجش حساسیت اجتماعی و توانایی همدلی طراحی شده است.

چه افرادی می‌توانند از این آزمون استفاده کنند؟

این آزمون برای بزرگسالان با هوش طبیعی طراحی شده و می‌تواند در موقعیت‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. متخصصان بالینی از این آزمون برای ارزیابی‌های تشخیصی، به خصوص در زمینه اختلالات طیف اوتیسم استفاده می‌کنند. همچنین، پژوهشگران حوزه روانشناسی اجتماعی و عصب‌شناسی از آن در تحقیقات خود بهره می‌برند. این آزمون برای ارزیابی‌های شغلی و آموزشی نیز کاربرد دارد.

آیا محدودیت زمانی برای انجام آزمون وجود دارد؟

در این آزمون محدودیت زمانی سخت‌گیرانه وجود ندارد و آزمودنی می‌تواند با سرعت مناسب خود به سوالات پاسخ دهد. این انعطاف‌پذیری به این دلیل است که هدف آزمون، سنجش دقت در تشخیص حالات ذهنی است و نه سرعت پاسخگویی. با این حال، توصیه می‌شود آزمودنی از اولین برداشت خود استفاده کند و زمان زیادی را صرف تحلیل هر تصویر نکند.

اگر معنی کلمات را ندانم چه باید بکنم؟

برای اطمینان از درک صحیح معانی کلمات، یک فهرست کامل از تمام کلمات همراه با تعاریف و مثال‌های کاربردی در اختیار آزمودنی قرار می‌گیرد. شما می‌توانید قبل از شروع آزمون این فهرست را مطالعه کنید و در طول آزمون نیز هر زمان که نیاز داشتید به آن مراجعه کنید. این کار تضمین می‌کند که عملکرد شما تحت تأثیر محدودیت‌های واژگانی قرار نگیرد.

چرا فقط ناحیه چشم‌ها نشان داده می‌شود؟

نمایش تنها ناحیه چشم‌ها یک انتخاب آگاهانه در طراحی این آزمون است. چشم‌ها حاوی ظریف‌ترین نشانه‌های حالات ذهنی و عاطفی هستند و تمرکز بر این ناحیه امکان سنجش دقیق‌تر توانایی«ذهن‌خوانی» را فراهم می‌کند. این محدودیت باعث می‌شود آزمودنی نتواند از سایر نشانه‌های چهره‌ای استفاده کند و در نتیجه، ارزیابی دقیق‌تری از حساسیت اجتماعی فرد به دست می‌آید.

تفاوت این نسخه با نسخه قبلی آزمون چیست؟

نسخه جدید آزمون با افزایش تعداد تصاویر از 25 به 36 و افزایش گزینه‌های پاسخ از 2 به 4، حساسیت بیشتری در تشخیص تفاوت‌های فردی دارد. همچنین، کلمات انتخاب شده برای گزینه‌ها از نظر بار عاطفی نزدیک‌تر هستند که این امر باعث دشوارتر شدن تشخیص و افزایش دقت آزمون شده است.

آیا نتایج این آزمون همیشه ثابت می‌ماند؟

نتایج این آزمون می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند خستگی، استرس، تمرین و یادگیری قرار گیرد. همچنین، این توانایی می‌تواند با تجربه و آموزش بهبود یابد. به همین دلیل، نتایج این آزمون را باید در بستر شرایط فعلی فرد و همراه با سایر ارزیابی‌ها تفسیر کرد.

آیا این آزمون می‌تواند به بهبود مهارت‌های اجتماعی کمک کند؟

این آزمون علاوه بر سنجش توانایی درک حالات ذهنی، می‌تواند به عنوان ابزاری آموزشی نیز استفاده شود. بازخورد حاصل از آزمون می‌تواند به افراد کمک کند تا نقاط قوت و ضعف خود را در درک حالات هیجانی دیگران بشناسند. با این حال، برای بهبود مهارت‌های اجتماعی، باید از برنامه‌های جامع‌تر و مداخلات تخصصی استفاده کرد.

هزار تومان

133

هزار تومان

97

سلام، جز کدوم دسته از کاربران ای سنج هستید؟
قدیمی جدید