

روانشناسی بیتفاوتی آموختهشده: چرا گاهی بهجای تلاش برای تغییر با مشکلات کنار میآییم؟
آیا تا به حال احساس کردهاید که در مواجهه با مشکلات، هیچ تلاشی برای تغییر شرایط انجام نمیدهید و صرفاً تسلیم میشوید؟ این احساس که به "بیتفاوتی آموختهشده" معروف است، پدیدهای روانشناختی بوده که در آن افراد پس از تجربه مکرر شکست، احساس میکنند که کنترل شرایط را از دست دادهاند و تلاش برای تغییر بیفایده است. در این مقاله از ای سنج به بررسی عمیق این پدیده، علل، پیامدها و راههای مقابله با آن میپردازیم.
بیتفاوتی آموختهشده چیست؟
بیتفاوتی آموختهشده (Learned Helplessness) یک وضعیت روانی است که در آن فرد پس از تجربه مکرر رویدادهای ناخوشایند و غیرقابل کنترل، احساس میکند که هیچ کنترلی بر شرایط ندارد و تلاش برای تغییر بیفایده است. این احساس منجر به کاهش انگیزه، تسلیم شدن و عدم تلاش برای بهبود شرایط میشود. به عبارت دیگر، فرد یاد میگیرد که در برابر مشکلات ناتوان است و دیگر تلاشی برای تغییر شرایط نمیکند.
تاریخچه و آزمایشهای سلیگمن و مایر
مفهوم بیتفاوتی آموختهشده برای اولین بار توسط مارتین سلیگمن و استیون مایر در دهه 1960 مطرح شد. آنها آزمایشهایی را روی سگها انجام دادند که در آن سگها در معرض شوکهای الکتریکی غیرقابل کنترل قرار میگرفتند.
پس از مدتی، سگها حتی زمانی که فرصت فرار از شوکها را داشتند، هیچ تلاشی برای فرار نمیکردند و صرفاً تسلیم میشدند. این آزمایشها نشان داد که تجربه مکرر رویدادهای غیرقابل کنترل میتواند منجر به ایجاد احساس ناتوانی و تسلیم در افراد شود.
علائم و نشانههای بیتفاوتی آموختهشده
بیتفاوتی آموخته شده میتواند توانایی فرد را برای مدیریت موقعیتهای استرس زا مختل کند. همچنین ممکن است خطر بیماریهای روانی همانند افسردگی و اضطراب را افزایش دهد. برخی از علائمی که معمولاً با بیتفاوتی آموختهشده مرتبط هستند، شامل موارد زیر میشوند:
- احساس عدم کنترل بر نتیجه موقعیتها
- عدم درخواست کمک
- داشتن عزت نفس پایین
- کاهش انگیزه
- تلاش کمتر برای انجام وظایف
- عدم پشتکار
- احساس ناامیدی
- به راحتی تسلیم شدن
علل بیتفاوتی آموختهشده
بیتفاوتی آموختهشده اغلب در پاسخ به موقعیتهای استرسزا یا تجربیات آسیبزا رخ میدهد که در آن فرد احساس میکند کنترل محدودی بر نتیجه دارد. این مسئله منجر به احساس بیتفاوتی و از دست دادن انگیزه میشود که حتی زمانی که فرصت تغییر شرایط را داشته باشند، باقی میماند. در ادامه با علل بیتفاوتی آموختهشده آشنا میشویم:
تجربه مکرر شکست
تجربه مکرر رویدادهای ناخوشایند و غیرقابل کنترل همانند شکست در تحصیل، شغل یا روابط، میتواند منجر به احساس ناتوانی و تسلیم شود. این تجربیات به فرد القا میکنند که تلاشهایش بیفایده است و نمیتواند تغییری در شرایط ایجاد کند.
به عنوان مثال، دانشآموزی که بارها در امتحانات ریاضی شکست میخورد، ممکن است احساس کند که در این درس ناتوان است و دیگر تلاشی برای یادگیری نکند.
عدم کنترل
احساس عدم کنترل بر شرایط زندگی همانند زندگی در شرایط سخت اقتصادی یا اجتماعی، میتواند باعث ایجاد بیتفاوتی آموختهشده شود. افرادی که در شرایط نامساعد زندگی میکنند، ممکن است احساس کنند که هیچ قدرتی برای تغییر شرایط خود ندارند.
به عنوان مثال، فردی که در یک محیط کاری سمی و آزاردهنده کار میکند، ممکن است احساس کند که نمیتواند این شرایط را تغییر دهد و در نهایت تسلیم شود.
نحوه نگرش
نحوه نگرش افراد به رویدادها همانند داشتن نگرش منفی و بدبینانه، میتواند احتمال ابتلا به بیتفاوتی آموختهشده را افزایش دهد. افرادی که به طور مداوم به جنبههای منفی زندگی تمرکز میکنند، ممکن است احساس کنند که هیچ امیدی به بهبود شرایط وجود ندارد.
به عنوان مثال، فردی که همواره به خود میگوید "من نمیتوانم"، احتمالاً در مواجهه با مشکلات تسلیم میشود.
عوامل شخصیتی
برخی از ویژگیهای شخصیتی، مانند کمالگرایی و عزت نفس پایین، میتوانند افراد را مستعد ابتلا به بیتفاوتی آموختهشده کنند. افراد کمالگرا ممکن است از ترس شکست، از تلاش برای تغییر شرایط خودداری کنند. از طرفی افراد با عزت نفس پایین ممکن است احساس کنند که شایسته بهبود شرایط خود نیستند.
شرایط محیطی
شرایط محیطی نامناسب همانند زندگی در محیطهای پر استرس و ناامن، میتواند به ایجاد بیتفاوتی آموختهشده کمک کند. افرادی که در معرض خشونت، تبعیض یا سایر عوامل استرسزا قرار دارند، ممکن است احساس کنند که هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارند.
به عنوان مثال، کودکی که در معرض آزار و اذیت قرار میگیرد، ممکن است احساس کند که نمیتواند از خود دفاع کند و در نهایت تسلیم شود.
پیامدهای بیتفاوتی آموختهشده
پیامدهای بیتفاوتی آموختهشده در ادامه آورده شده است:
افسردگی
بیتفاوتی آموختهشده میتواند منجر به افسردگی، اضطراب و سایر اختلالات روانی شود. احساس ناتوانی و تسلیم میتواند باعث ایجاد احساس ناامیدی و بیارزشی در افراد شود.
به عنوان مثال، فردی که احساس میکند هیچ کنترلی بر زندگی خود ندارد، ممکن است دچار افسردگی شود.
کاهش انگیزه
افراد مبتلا به بیتفاوتی آموختهشده، انگیزه خود را برای تلاش و پیشرفت از دست میدهند. آنها احساس میکنند که تلاشهایشان بیفایده است و هیچ تغییری ایجاد نمیشود.
به عنوان مثال، فردی که در شغل خود احساس ناتوانی میکند، ممکن است انگیزه خود را برای پیشرفت از دست بدهد.
کاهش عملکرد
بیتفاوتی آموختهشده میتواند منجر به کاهش عملکرد در زمینههای مختلف زندگی همانند تحصیل، شغل و روابط شود. افراد مبتلا به این پدیده، ممکن است از انجام وظایف خود اجتناب کنند یا آنها را به درستی انجام ندهند.
به عنوان مثال، دانشآموزی که احساس میکند در درس ریاضی ناتوان است، ممکن است از انجام تکالیف خود اجتناب کند.
مشکلات جسمی
استرس ناشی از بیتفاوتی آموختهشده میتواند منجر به مشکلات جسمی همانند سردرد، مشکلات گوارشی و بیماریهای قلبی شود. استرس مزمن میتواند سیستم ایمنی بدن را ضعیف کند و افراد را مستعد ابتلا به بیماریها نماید.
به عنوان مثال، فردی که در یک محیط کاری پر استرس کار میکند، ممکن است دچار مشکلات جسمی شود.
انزوای اجتماعی
افراد مبتلا به بیتفاوتی آموختهشده ممکن است از روابط اجتماعی دوری کنند و احساس تنهایی و انزوا نمایند. آنها ممکن است احساس کنند که دیگران آنها را درک نمیکنند یا نمیتوانند به آنها کمک کنند.
به عنوان مثال، فردی که دچار افسردگی شده است، ممکن است از روابط اجتماعی دوری کند.

تحقیقات نشان دادهاند که تجربیات منفی در دوران کودکی، همانند آزار و اذیت یا بیتوجهی، میتوانند احتمال ابتلا به بیتفاوتی آموخته شده را در بزرگسالی افزایش دهند.
تأثیر بیتفاوتی آموختهشده بر کودکان
بیتفاوتی آموختهشده اغلب از دوران کودکی شروع میشود. هنگامی که مراقبان به نیاز کودک به کمک پاسخ مناسبی نمیدهند، ممکن است کودک یاد بگیرد که نمیتواند وضعیت خود را تغییر دهد. اگر این مسئله به طور منظم رخ دهد، وضعیت بیتفاوتی آموختهشده ممکن است تا بزرگسالی ادامه یابد.
به عنوان مثال، کودکانی که دارای سابقه سوء استفاده و غفلت طولانی مدت هستند، میتوانند به بیتفاوتی آموختهشده و احساس ناتوانی مبتلا شوند. برخی از ویژگیهای بیتفاوتی آموختهشده در کودکان عبارتاند از:
- عزت نفس پایین
- انگیزه کم
- انتظارات کم از موفقیت
- پشتکار کمتر
- کمک نخواستن
- نسبت دادن عدم موفقیت به فقدان توانایی
- نسبت دادن موفقیت به عوامل خارج از کنترل خود همانند شانس
در دوران کودکی، بیتفاوتی آموختهشده اغلب خود را در مدرسه نشان میدهد. اگر کودکی به سختی درس بخواند تا در تکالیف مدرسه خود خوب عمل کند، اما در نهایت ضعیف انجام شود، ممکن است احساس بیتفاوتی و ناامیدی کند. کودکان ممکن است با ایجاد انعطافپذیری از بیتفاوتی آموختهشده اجتناب کنند.
تأثیر بیتفاوتی آموختهشده بر بزرگسالان
در بزرگسالان، بیتفاوتی آموختهشده به فردی گفته میشود که از پاسخهای سازگارانه به موقعیتهای دشوار استفاده نمیکند یا یاد نمیگیرد. افراد در این حالت معمولاً قبول دارند که اتفاقات بدی رخ خواهد داد و کنترل کمی بر آنها دارند. آنها در حل مسائل ناموفق هستند حتی زمانی که راه حل بالقوه وجود دارد. در زیر چند نمونه از موقعیتهایی که میتواند منجر به بیتفاوتی آموختهشده در بزرگسالان شود آورده شده است:
- ادامه سیگار کشیدن علیرغم چندین بار تلاش برای ترک ممکن است باعث شود فرد باور کند که همیشه به سیگار کشیدن نیاز دارد.
- ناتوانی در کاهش وزن پس از ایجاد تغییرات مختلف در رژیم غذایی یا سبک زندگی ممکن است باعث شود فرد باور کند که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد و از تلاش دست بکشد.
راههای مقابله با بیتفاوتی آموختهشده
در این قسمت از مقاله شما را با راههای مقابله با بیتفاوتی آموختهشده آشنا میکنیم:
تغییر نگرش
- تغییر نگرش منفی و بدبینانه به نگرش مثبت و واقعبینانه میتواند به مقابله با بیتفاوتی آموختهشده کمک کند.
- به جای تمرکز بر جنبههای منفی زندگی، باید به جنبههای مثبت آن توجه کرد.
- باید به خود یادآوری کرد که همه افراد توانایی تغییر شرایط خود را دارند.
تعیین اهداف کوچک
- تعیین اهداف کوچک و قابل دسترس میتواند به افزایش احساس موفقیت و انگیزه کمک کند.
- به جای تلاش برای رسیدن به اهداف بزرگ و دور از دسترس، باید اهداف کوچک و قابل انجام تعیین کرد.
- با دستیابی به این اهداف کوچک، احساس موفقیت و اعتماد به نفس افزایش مییابد.
تمرکز بر نقاط قوت
- تمرکز بر نقاط قوت و تواناییها میتواند به افزایش عزت نفس و اعتماد به نفس کمک کند.
- به جای تمرکز بر نقاط ضعف، باید به نقاط قوت خود توجه کرد.
- باید به خود یادآوری کرد که در زمینههای مختلف تواناییهایی دارد.
درمان شناختی - رفتاری (CBT)
- درمان شناختی - رفتاری میتواند به افراد کمک کند تا الگوهای فکری منفی خود را شناسایی و تغییر دهند.
- این روش درمانی به افراد کمک میکند تا به جای تمرکز بر افکار منفی، به افکار مثبت و واقعبینانه توجه کنند.
- CBT به افراد کمک میکند تا مهارتهای مقابله با استرس و مشکلات را یاد بگیرند.
نکات تکمیلی درباره بیتفاوتی آموختهشده
- بیتفاوتی آموختهشده میتواند در هر سنی و در هر زمینهای از زندگی رخ دهد.
- این پدیده میتواند تأثیرات مخربی بر سلامت روان و جسم افراد داشته باشد.
- مقابله با بیتفاوتی آموختهشده نیازمند تلاش و پشتکار است.
- درمان شناختی رفتاری یا CBT یکی از بهترین روشهای مقابله با بیتفاوتی آموختهشده است.
کلام نهایی ای سنج درباره بیتفاوتی آموختهشده
بیتفاوتی آموختهشده یک پدیده روانشناختی است که میتواند تأثیرات منفی زیادی بر زندگی افراد داشته باشد. با این حال، با شناخت علل و پیامدهای این پدیده و استفاده از راهکارهای مناسب، میتوان با آن مقابله کرد و زندگی بهتری داشت.
اصطلاحات مهم این مقاله
سوالات متداول
-
آیا بیتفاوتی آموختهشده قابل درمان است؟
- بله با تلاش و استفاده از راهکارهای مناسب، میتوان با بیتفاوتی آموختهشده مقابله کرد.
-
چه نوع درمانی برای بیتفاوتی آموختهشده مناسب است؟
- درمان شناختی-رفتاری (CBT) یکی از مؤثرترین روشها برای مقابله با این پدیده است.
-
آیا بیتفاوتی آموختهشده در کودکان هم رخ میدهد؟
- بله کودکان هم ممکن است در اثر تجربه مکرر شکست یا رویدادهای غیرقابل کنترل، دچار بیتفاوتی آموختهشده شوند.